سلام دختر عزیزم فاطمه
امروز که این حرفهام رو واسه تو مینویسم تولد مامانت هم هست اولین تولدی که ما سه نفر شدیم و تو هم هستی. دختر گلم از روز تولد امام حسن مجتبی که خبر اضافه شدن تو به خانوادمون اعلام شد زندگیمون یک شکل دیگه شد وموجی از هجان و شادی وجود ما رو فراگرفت و از شب عید غدیر که به ما گفتن فرزندتون دختر انگار خدا همچی به ما داده بود . دختر عزیزم ما بخاطر شرایط زندگیمون مجبور بودیم واسه دیدن روی ماهت پنج سال صبر کنیم ولی بدون که اندازه تک تک ثانیه های سپری شده عزیز شدی ، نمیدونی از وقتی که اومدنت رو متوجه شدیم با چه ذوقی رفتیم خونه آقا جون با چه ذوقی تماس میگرفتیم خبر اومدنت رو میگفتیم نمیدونی با چه ذوقی با مامان جون رفتیم وسایلت رو گرفتیم نمیدونی چقدر واسه عروسکهات تو بازار گشتیم نمیدونی واسه انتخاب دکتر و بیمارستانت پرسو جو کردیم ، دخترم قرار اگه خدا بخواهد شب عید دنیا بیای این چند وقت همش دارم واسه اون وقتی  لحظه شماری میکنم که بیام ببینم اومدی دنیا و پیش مامانتی  و داری نگاهم میکنی .

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: "خاطـــرات" ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 1 / 11 / 1393برچسب:, | 10:24 قبل از ظهر | نویسنده : امیـــروبانـــو88 |

.: Weblog Themes By RoozGozar.com :.

  • قالب وبلاگ
  • اس ام اس
  • گالری عکس